روش و مواد پژوهش حاضر به روش نیمه آزمایشی و طرح پیش آزمون پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه بیکارشدگان جویای کار بالای دیپلم بود که برای دریافت آموزش و کسب مهارت به مراکز آموزش فنی و حرفه ای شهر تهران معرفی شدند. روش نمونه گیری در تحقیق حاضر خوشه ای تصادفی بود. 60 نفر به صورت نمونه گیری تصادفی در دو گروه 30 نفری شامل یک گروه آزمایشی با رویکرد مشاوره مسیر شغلی مبتنی بر امید و یک گروه گواه قرار گرفتند. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه انطباق پذیری مسیر شغلی بود. در ابتدا پرسشنامه انطباق پذیری مسیر شغلی به عنوان پیش آزمون بر روی دو گروه اجرا شد. سپس بر روی گروه آزمایش بسته آموزشی مبتنی بر امید در شش جلسه اجرا شد و در گروه گواه هیچ مداخله ای اجرا نشد. برای تحلیل داده ها از روش آماری تحلیل کوواریانس و نرم افزار SPSS-22 استفاده شد. یافته ها در گروه آزمایش میانگین (انحراف معیار) انطباق پذیری مسیر شغلی از (9/3) 7/70 در پیش آزمون به (6/3) 4/79 در پس آزمون افزایش یافت (001/0>P). همچنین در گروه آزمایش از مولفه های انطباق پذیری مسیر شغلی، میانگین (انحراف معیار) دغدغه از (5/3) 5/32 در پیش آزمون به (1/3) 1/37، میانگین (انحراف معیار) کنترل از (2/1) 3/12 در پیش آزمون به (3/2) 6/15، میانگین (انحراف معیار) کنجکاوی از (3/1) 1/13 در پیش آزمون به (3/1) 5/17، میانگین (انحراف معیار) اعتماد از (6/1) 7/12 در پیش آزمون به (1/2) 4/16 در پس آزمون افزایش یافت (001/0>P). در گروه گواه نمرات پیش آزمون و پس آزمون تفاوتی نداشت. نتیجه گیری مطالعه نشان داد مشاوره مسیر شغلی مبتنی موجب افزایش انطباق پذیری مسیر شغلی و خرده مقیاس های آن شامل میزان دغدغه، کنترل، کنجکاوی و اعتماد شد.